June 16, 2023


نبرد
 
٭

نویسنده: کارلوس فوئنتس (Fuentes, Carlos)

مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر ماهی
۲۸۸ صفحه، ۶۸۰۰۰ تومان
[چاپ چهارم، ۱۴۰۰]

توی کتاب‌هایی که از فوئنتس خونده‌م شاید ساده‌ترینشون باشه. شیوه‌ی روایت کتاب نامه‌هاییه که یه انقلابی آرژانتینی به اسم بالتاسار بوستوس به دو تا از دوستانش می‌نویسه. بالتاسار بوستوس به دنبال آرمان‌های انقلاب کل آمریکای جنوبی رو می‌گرده و همزمان وقایع تاریخی و زندگی شخصیش رو برای دو دوستش روایت می‌کنه.

بالاخره بعد از یازده سال بالتاسار بوستوس برمی‌گرده و این سه نفر دیدار می‌کنن. یکی از این دو دوست، راوی کتابه که توی پایان‌بندی می‌فهمیم در واقع معشوق مخفی کسی بوده که بالتاسار بوستوس به دنبالش بوده. حالا می‌دونم که داستان رو لو دادم، ولی آخه کی این‌جا رو می‌خونه. 
***
[۲۵ خرداد ۱۴۰۲، ۲۲:۲۰]

Labels: , ,



                                                                                                    
........................................................................................


January 23, 2023


زندانی لاس لوماس
 
٭

نویسنده: کارلوس فوئنتس (Fuentes, Carlos)

مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر ماهی
۱۴۴ صفحه، ۵۵۰۰ تومان

[چاپ اول، ۱۳۹۲]

 یه داستان بلند ۹۰ صفحه‌ایه در مورد عریضه‌نویسی که با فهمیدنِ شانسکی یه راز یک‌شبه ثروت زیادی به جیب می‌زنه. زندگی این آدم نماد طبقه‌ی نوکیسه‌ایه که بعد از جنگ جهانی و به خاطر تغییر رابطه به آمریکا به وجود اومد. توی داستان با یه جور لحن طنزآمیز می‌بینیم که چطوری این آدم دور خودش رو پر از خدمتکار و معشوقه می‌کنه و در نهایت انگار به دست همون آدم‌ها اسیر می‌شه، چون به نظر میاد اون‌ها هم از رازی که این آدم به واسطه‌ی اون ثروتش رو به هم زده باخبرن. نقطه‌ی چرخش داستان جاییه که یکی از معشوقه‌های راوی به دست یکی از خدمتکارها کشته می‌شه و خدمتکارهای دیگه به انتقامش اربابشون رو در ازای آزادی همکار/فامیلشون توی اون قصر گروگان می‌گیرن. 

نیمه‌ی دوم کتاب هم مصاحبه‌ی فوئنتس با پاریس ریویوئه که توش حرف‌های جالبی می‌زنه، به خصوص از نظر مشابهت بعضی از جنبه‌های جامعه‌ی مکزیک با ایران. باید اعتراف کنم که نظرم در مورد فوئنتس و یوسا تا حدی عوض شده، چون با دید الانم می‌بینم که این‌ها نویسنده‌هایی هستن که از دریچه‌ی نگاه غربی به ما شناسونده شدن. فوئنتس ممکنه بهترین نویسنده‌ی مکزیک نباشه، بلکه بهترین نویسنده‌ای باشه که خواننده‌ی غربی دوست داشته بخونه. توی مصاحبه خودش هم مدام تاکید می‌کنه که خیلی کم توی مکزیک زندگی کرده و عملاً بیشتر عمرش توی اروپا و آمریکا گذشته. خلاصه احترامم بهش تا حدی کم شد، همون‌طور که برای نویسنده‌های ایرانی خارج‌نشین (که سانتیمانتالش می‌کنن و به خودشون می‌گن تبعیدی و...) نمی‌شه احترامی قائل بود.  

در مجموع کتاب ویژه‌ای نیست، ولی به خوندنش می‌ارزه.   
***
[۳ بهمن ۱۴۰۱، ۲۳:۵۰]

Labels: , ,



                                                                                                    
........................................................................................


December 15, 2010


کنستانسیا
 
٭
نویسنده: کارلوس فوئنتس (Fuentes, Carlos)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر ماهی
۱۳۶ صفحه، ۲۴۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۹]

مثل کتاب‌های دیگه‌ای که از فوئنتس خونده‌م، داستان پیچیده‌ای داره و حال و هواش شبیه آئوراست. اگه یک بار دیگه کتاب رو بخونم خیلی چیزهاش بهتر دستگیرم می‌شه ولی فکر نمی‌کنم فعلاً این کار رو بکنم. متن خیلی خوبی توی اینترنت در موردش گیر نیاوردم که داستان رو تحلیل کرده باشه. کاش مثل آئورا یا پوست‌انداختن یه مؤخره از یه تحلیل‌گر کاردرست تهش میومد.
***
+ سر هیدرا
+ آئورا
+ پوست‌انداختن
***
[۲۳ آذر ۱۳۸۹، ۲۳:۰۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


December 04, 2010


دن کاسمورو
 
٭
نویسنده: ماشادو د آسیس (de Assis, Machado)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر نی
۳۴۷ صفحه، ۷۰۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۹]

فوق‌العاده‌ست. همیشه از کتاب‌هایی که فصل‌های خیلی کوتاه دارن خوشم میومده. صد و چهل و هشت فصل داره که هر کدوم نهایتاً پنج صفحه‌ان. لحن راوی بی‌نظیره و داستانش هم خوبه (هرچند که در درجه‌ی دوم اهمیته از نظر من). متأسفانه من خیلی لفت دادم خوندن کتاب رو... یه چیزی حدود دو ماه طول کشید. اما بدون اغراق می‌شه یک‌روزه هم تمومش کرد. برای نقل قول هم قسمت‌های خوبِ زیادی داشت که الآن حوصله‌ی پیداکردنشون رو ندارم. از مجموعه‌ی روانکاو هم خیلی بهتره (البته داستان‌های اون رو زیاد یادم نمیاد).
خواندن این کتاب زیبا و دلنشین را به تمامی دوستداران ادبیات توصیه می‌کنم.
***
+ روانکاو و داستان‌های دیگر
***
[۱۳ آذر ۱۳۸۹، ۲۲:۳۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


April 18, 2010


پوست‌انداختن
 
٭
نویسنده: کارلوس فوئنتس (Fuentes, Carlos)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر آگاه
۶۳۲ صفحه، ۳۷۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۰]

حتماً باید این کتاب رو چند سال دیگه هم بخونم. از اون کتاب‌هاییه که دنیاشون خیلی بزرگه و به درد کافه‌مافه و صحبت‌های اون‌طوری نمی‌خوره. سه تا فصل داره: ضیافت ناممکن، در جسم و جان، سردابه‌های ما را دیدار کن. فصل اول و دوم به صورت متمرکز روی شخصیت‌های اصلی می‌گذره. یه زن و شوهر (الیزابت و خاویر) با یه زوج (ایزابل و فرانتس) رفته‌ن سفر و وسط راه ماشینشون خراب می‌شه. اینا می‌رن هتل و جای زوج‌ها عوض می‌شه و نصف‌شب بلند می‌شن می‌رن توی یه معبد. اون‌جا یه‌جورایی به گذشته برمی‌گردن و مرور می‌کنن که چه‌جوری به وضعیت فعلیشون رسیده‌ن. از نظر روایت نسبتاً پیچیده است، اما این تنها چیزی نیست که خوندن کتاب رو سخت کرده. چون توالی ماجراها بیشتر از این‌که منطقی باشه، ذهنیه و حتی بعضی جاها می‌شه تناقض‌گویی پیدا کرد.
ولی فصل سوم کلاً فضاش فرق داره [«راوی، سیپه‌توتک، خدای پوست‌انداز ما، پوست می‌اندازد»] و یه جورایی حالت نتیجه‌گیری پیدا می‌کنه. خیلی از شخصیت‌های فرعی فصل‌های قبل این‌جا دوباره ظاهر می‌شن و حکم قاضی رو پیدا می‌کنن.

پوست‌انداختن پر از اشاره‌های روان‌شناختی و اسطوره‌ای و این جور فضاهاست و خوندن متعالیش خیلی مطالعه‌ی قبلی لازم داره. یه سری از این حرف‌های فلانی و فلانی در واقع یک نفرن و این‌ها هم توش هست، که بیراه هم نیست. خود فوئنتس هم در مورد پوست‌انداختن گفته «در پوست‌انداختن نیت راوی این است که دو، سه، چهار، پنج نمونه‌ی نامحدود از داستان بیافریند، و این را ثابت کند که این رمانی است درباره‌ی رمان درباره‌ی رمان درباره‌ی رمان...». به نظر من درک این کتاب به صورت کامل ناممکنه و متأسفانه یه جوری هم هست که دست برای چرت‌گفتن در موردش بازه.

آخر کتاب یه مقاله در مورد پوست‌انداختن هست که موقع خوندنش گفتم کاش می‌شد یه جوری بدون لطمه‌خوردن به خود کتاب، قبل از شروع داستان خونده بشه. اگر هم دنبال اون جمله‌ای هستید که بگم چه‌جوریا بود، می‌گم یکی از بزرگترین رمان‌هاییه که خونده‌م.
***
+ سر هیدرا
+ آئورا
***
۹ فروردین ۱۳۸۹، ۲۱:۲۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


February 11, 2008


اعتماد
 
٭
نویسنده: آریل دورفمن (Dorfman, Ariel)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: انتشارات آگاه
۱۸۲ صفحه، ۱۱۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۰]

یک‌نفس‌خوندنِ این کتاب هیچ‌کاری نداره. اما معنیش این نیست که داستانش ساده‌ست. اتفاقاً پیچیدگی‌های زیادی داره. با این حال ساده به نظر میاد و باید چندبار خوندش تا به همه‌ی نکاتش پی برد.
***
بیشتر داستان بر اساس یک گفتگوی عجیب تلفنی عجیب پیش می‌ره. یک فصل نسبتاً بلندْ گفتگو؛ و یک فصل دو-سه‌صفحه‌ای که درست معلوم نیست از زبان چه کسی روایت می‌شه. گفتگوها که فوق‌العاده نفس‌گیره. اون‌یکی فصل‌ها هم نثر خیلی خوبی دارن. شاید چیزی نزدیک به همون ترجمه‌ای که کوثری از بعضی قسمت‌های گفتگو در کاتدرال انجام داده؛ وقتی راوی شخصیت‌ها رو مخاطب قرار می‌ده. درخشان‌ترین فصلِ این‌شکلیش هم فصل آخره.
***
ترجمه‌ی کتاب هم طبق معمول عالیه. در کل کتاب بی‌نظیریه و البته نه چندان معروف.
***
[۲۲ بهمن ۱۳۸۶، ۰۰:۳۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


May 06, 2007


آئورا
 
٭
نویسنده: کارلوس فوئنتس (Fuentes, Carlos)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر تندر
۱۲۶ صفحه، ۵۵ تومان
[چاپ اول، ۱۳۶۸]

موقع خوندنِ کتاب، حس کردم که خیلی حالت‌های سوررئال داره. وقتی که آخرش خوندم فوئنتس و لوئیس بونوئل با هم دوست بوده‌ن و انگار یه ربط‌هایی هم به آئورا داشته این دوستیشون، خیلی حال کردم.
***
خود آئورا ۸۰ صفحه بیشتر نیست و بقیه‌ش، نوشته‌ی فوئنتس در این مورده که "چگونه آئورا را نوشتم". این چاپش حاشیه‌ی خیلی زیادی هم داره و فونتش هم درشته. یعنی اگه قرار باشه با اندازه‌ی رقعی و فونت معمول الآن چاپ بشه، بیشتر از ۶۰ صفحه نخواهد شد. این از بحث حجم کتاب.
به گفته‌ی کتابلاگ، برای فهمیدن درست و حسابی آئورا، باید با باروک آشنایی داشت. من که نداشتم. ولی واقعاً ازش خوشم اومد. قضیه اینه که یک تاریخ‌دان، آگهی استخدامی رو توی یک روزنامه می‌بینه و خلاصه برای جمع‌کردن خاطرات شوهر پیرزن آگهی‌دهنده استخدام می‌شه. توی اون خونه‌ای که استخدام شده، برادرزاده‌ی پیرزن هم زندگی می‌کنه: آئورا.
***
از اون کتاب‌هاییه که بعد از یک بار خوندن، بد نیست باز هم بخونیدش تا ببینید نویسنده چطور مقدمات رو چیده تا به اون هدف نهاییش برسه. چون با دونستن هدف نویسنده، دید بازتری نسبت به متن پیدا می‌کنید و حواستون هست که هر چیزی، داره به نویسنده کمک می‌کنه که اون حرف نهایی رو بزنه.
***
خبر خوب هم اینکه آئورا رو نشر نی تجدید چاپ کرده و قراره توی نمایشگاه فروخته بشه. البته اون روزی که من رفتم [جمعه] هنوز نرسیده بود.
***
+ سر هیدرا
***
[۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۲۲:۱۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


March 27, 2007


سور بز
 
٭
نویسنده: ماریو بارگاس یوسا (Vargas Llosa, Mario)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر علم
۶۲۳ صفحه، ۴۵۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۱]

بعد از مدت‌ها بی‌دقتی و حواس‌پرتی، یک کتاب رو با دقت تمام خوندم؛ و فهمیدم که خوندن این کتاب‌ها سخت نیست. فقط دقت می‌خواد. دیگه حوصله نداشتم که یک کتاب خوب دیگه رو هم با تندخوندن و گیج‌بازی از دست بدم. و خیلی خوشحالم از این موضوع.
***
سور بز در مورد دوران دیکتاتور بزرگ دومینیکن، تروخیو ست؛ و از سه قسمت تشکیل شده:
۱- اورانیای ۴۹ساله که بعد از ۳۵ سال، به دومینیکن برگشته تا پدر پیرش رو ببینه. یعنی آگوستین کابرال، که جزو مقامات دوران تروخیو بوده.
۲- وقایع چند روز آخر تروخیو، با زوم روی خود او.
۳- ماجراهای مربوط به ترور تروخیو.
این سه بخش، همین‌طوری پشت سر هم ردیف می‌شن. یعنی مثلاً فصل‌های ۱ و ۴ و ۷ و ۱۰ و... دنباله‌ی هم هستن، همین‌طور ۲ و ۵ و ۸ و ۱۱ و... اما نکته اینه که این ترتیب، از یه‌جایی به‌هم می‌ریزه: وقتی که داستان ردیف ۲ و ۳، به هم می‌رسن. از اینجا به بعد کلاً عوض می‌شه همه‌چیز.
***
من اصلاً نمی‌دونم چی بگم در مورد این کتاب. باورم نمی‌شه که سور بز رو یه انسان نوشته باشه. یوسا روی همه‌چیز تسلط وحشتناکی داره. روایت داستان که کاملاً مثل موم توی دستشه. خیلی جاها، روایتش درست مثل این فیلم‌های جدید می‌شه. یعنی یه واقعه رو تعریف می‌کنه، بعد می‌بینیم توی فصل بعد، همون قضیه رو از دید یکی دیگه نشون می‌ده.
نکته‌ی بسیار مهم دیگه، نقش راوی داستانه، مخصوصاً فصل‌های مربوط به اورانیا. راوی دانای کل، خیلی جاها اورانیا رو خطاب قرار می‌ده، خیلی جاها وسط تعریف یه‌چیزی، مثلاً حرف‌های توی ذهن مخاطب اورانیا رو می‌زنه و اینطوریا. در واقع می‌شه یه شخصیت حسابش کرد با امکانات خیلی زیاد و البته زبان بی‌نقص.

"لوسیندیتا من از همان اول یک کَمَکی خل و چل بودم. ضمناً درست است که براتان نامه نمی‌دادم، اما به فکر همه‌تان بودم، به خصوص تو."
دروغ. دلت برای هیچ‌کس تنگ نشده بود، حتی برای لوسیندا دختر عمه‌ات، همکلاسی‌ات، محرم رازت، و شریک شیطنت‌هایت. در آن ماه‌های اول در آدریان پرت‌افتاده دلت می‌خواست او را فراموش کنی، همین‌طور مانولیتا را و عمه آدلینا را و پدرت را و این شهر و مملکت را. آن ماه‌های اول در آن خوابگاه دانشگاهی زیبا با باغچه‌های بگونیا و لاله و ماگنولیا، با حاشیه‌ای از بوته‌های رز، و درختان بلند کاج که عطر صمغ‌شان در اتاقتان نفوذ می‌کرد، اتاق تو و چهار نفر دیگر، از جمله آلینا دختر سیاه‌پوست اهل جورجیا که اولین دوست تو در آن دنیا بود، دنیایی کاملاً متفاوت با دنیایی که چهارده‌سال از عمرت را در آن گذرانده بودی. آیا راهبه‌های دومینیکنی در آدریان خبر داشتند چرا این‌جور "مثل فراری‌ها" از مملکتت خارج شده‌ای؟ لابد خبر داشتند.
***
تقدیم‌نامه‌های یوسا رو هم دوست دارم. ساده و قشنگن: "برای لوئوردس و خوسه اسرائیل کوئلو و دیگر دوستان اهل دومینیکن؛ م.ب.ی"
در کل هر کاری این آدم می‌کنه بی‌نظیره. به جرأت می‌شه گفت که اقلاً توی نویسنده‌های زنده‌ی دنیا، کسی روی دست یوسا نیست. بعضی جاهای این کتاب، رسماً خون رو توی بدن آدم منجمد می‌کنه... آدم موقع خوندنش خشک می‌شه...
***
حالا که این همه گفتم، نمک‌نشناسیه که از کار عبدالله کوثری چیزی نگم. ترجمه‌ی کتاب بی‌نظیر و هوشمندانه‌ست. به این خاطر هوشمندانه، که صحنه‌های تجاوز رو توی کتاب، با چنان کلمه‌ها و جمله‌های ظریفی ترجمه کرده که مطمئنم کسی که کتاب رو برای ممیزی می‌خونده، اصلاً متوجه چیزی نشده. چون که این قسمت‌های کتاب معمولاً خیلی توی داستان تعیین‌کننده‌ن، حیف بود که ناقص می‌شدن. به هر حال سور بز قطعاً جزو بهترین، تکان‌دهنده‌ترین، وحشتناک‌ترین و پرستیدنی‌ترین رمان‌هایی بوده که تا حالا خونده‌م.
***
+ سال‌های سگی
+ چرا ادبیات؟
+ مرگ در آند
+ گفتگو در کاتدرال
+ دوشیزه‌خانم تاکنا
+ موج‌آفرینی
+ مردی که حرف می‌زند
+ واقعیت نویسنده
***
[۷ فروردین ۱۳۸۶، ۱:۴۵]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


March 12, 2007


روانکاو و داستان‌های دیگر
 
٭
نویسنده: ماشادو دِ آسیس (Machado de Assis)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر لوح فکر
۲۳۲ صفحه، ۱۸۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۲]

ماشادو د آسیس، نویسنده‌ی برزیلی خیلی مشهوریه که توی قرن ۱۹ زندگی می‌کرده (۱۸۳۹-۱۹۰۸). اما تا وقتی که سال تولد و مرگش رو نبینید، بعیده فکر کنید که مال اون موقع‌ست؛ یعنی داستان‌هاش خیلی جدیدتر به‌نظر میان. این مجموعه هم یه داستان نیمه‌بلند داره که خود روانکاوه، و یازده تا داستان دیگه. داستان‌ها ساده‌ن. بعضی‌هاشون هم واقعاً عالین. کلاً ۲-۳ تا داستان داشت که من خیلی باهاشون حال کردم. یکیش "ترکه‌ی عدالت" بود. داستان پسری که از مدرسه فرار می‌کنه و به پدرخوانده‌ش پناه می‌بره. آخر داستان خیلی جالبه؛ پسره سر دوراهی می‌مونه که امنیت خودش رو توی اون خونه تضمین کنه، یا برای کارگز خونه مرام بذاره.
یکی دیگه از خوب‌ها، شب دریاسالار بود. راجع‌به پسری که عاشق یه دختر می‌شه و قسم وفاداری می‌خورن، ولی وقتی از یه سفر بر می‌گرده، می‌فهمه که دختره با یه مرد دیگه ازدواج کرده... این هم گوشواره‌هایی رو که براش سوغات آورده بوده، می‌ده به‌ش.
این‌ها رو این‌جا می‌نویسم که یادم باشه داستانش چی بود. ببخشید خلاصه. چون تازگی‌ها داستان‌ها رو زود فراموش می‌کنم. تقریباً چیزی از داستان‌ها یادم نمی‌مونه. حتی همین مجموعه. همین الآن، دیدم که از بعضی داستان‌ها چیزی یادم نیست؛ با اینکه همین دیروز و امروز خونده بودم.
در کل کتاب رو توصیه می‌کنم... اما نه چندان. اگر هم می‌خونیدش، به‌هیچ‌وجه توی اولویت‌هاتون نذارین.
***
[۲۱ اسفند ۱۳۸۵، ۱۵:۱۵]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


August 05, 2006


گفتگو در کاتدرال
 
٭
نویسنده: ماریو بارگاس یوسا (Vargas Llosa, Mario)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر لوح فکر
۷۰۴ صفحه، ۸۰۰۰ تومان

یکی از سخت‌ترین کتاب‌هایی بود که تا حالا خونده‌م! جدی می‌گم... متأسفانه خیلی دیر به شیوه‌ی روایت‌ش عادت کردم و برای همین، بعضی از قسمت‌های کتاب رو از دست دادم. البته شیوه‌ی روایتش خیلی پیچیده‌ست... طوری‌که توی هیچ کتاب دیگه‌ای نمی‌بینیدش، اما اینی که دیر عادت کردم، از خنگ‌بازی خودم بوده... نگران نباشید!
خود بارگاس یوسا، راجع به روایت این کتاب، گفته "گفتگو در کاتدرال، آن‌چنان توان آفرینش و مهارت من را در روایتگری مصرف کرده که براستی تردید دارم که از این پس بتوانم از مرزهای این کتاب، فراتر روم."
البته این رو توی مقدمه، از زبان سوم شخص آورده، ولی چه فرقی می‌کنه حالا؟
***
باز هم تاریخ معاصر پرو... دیدید گفته بودم؟! از دوران دیکتاتوری ژنرال مانوئل اودریا تا حکومت ویکتور بلائونده. من درست نفهمیدم که یوسا، چجوریه که زندگی روسپی‌ها و لات‌و‌لوت‌ها و این‌ها رو توصیف می‌کنه، ولی آخرش می‌بینی تاریخ پرو رو خوندی! فکر کنم به هنر نویسندگی‌ش مربوط باشه... فکر کنم البته!
***
داستان، گفتگوی دو نفره، در میخانه‌ای به اسم کاتدرال. [منظورم تمام کتابه ها!] سانتیاگو زاولا و آمبروسیو پرادو. حالا چه فرقی می‌کنه اسم‌هاشون چی باشه؟
جاهایی که فعل روبا زمان مضارع میاره، یعنی اینا دارن توی میخانه حرف می‌زنن و مخاطب‌شون، اون‌یکیه! اما هر وقت دیدین فعل‌ها ماضیه، بدونین هنوز توی خاطره‌ست. نکته‌ی جالب‌ش هم اینه که یوسا، این گفتگوها رو از هم جدا نمی‌کنه و زیر هم، بدون فاصله میاره. همین کارش هم باعث شده که بعضی جاها، با این ویژگی اثرش بازی کنه و ماها رو گیج! خیلی عالیه.
آمبروسیو می‌گوید:... [یعنی الآن، توی میخانه، داره به سانتیاگو می‌گه.]
سانتیاگو گفت:... [توی اون خاطره‌ای که داره تعریف می‌کنه، به فلانی این رو گفت.]
البته چیز زیاد سختی نبود! ولی از اول‌ش این رو بدونید، بهتره. [فکر کنم توی مرگ در آند هم همین‌جوری بود.]
***
شروع و پایان فصل‌ها که بی‌نظیرن، نثرش هم که در ملکوته... ترجمه هم که دیگه نیازی به گفتن نداره. خلاصه این‌که این کتاب، شاهکاره. واقعاً کف کردم!
***
سانتیاگو گفت: باید چیزی را برایت بگویم، چون دارد از تو می‌سوزاند و سوراخم می‌کند."
کارلیتوس گفت: اگر حالت را بهتر می‌کند، بگو. اما درباره‌اش فکر کن. وقتی که حالم بحرانی است، شروع می‌کنم به گفتن یک راز، اما بعد پشیمان می‌شوم و از کسانی که به نقطه‌ی ضعفم پی برده‌اند، نفرتم می‌گیرد. خوش ندارم فردا از من متنفر شوی، زاوالیتا."
[صفحه‌ی ۴۲۱]
***
+ سال‌های سگی
+ چرا ادبیات؟
+ مرگ در آند
***
[۱۴ مرداد ۱۳۸۵، ۰۰:۴۵]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


April 28, 2006


مرگ در آند
 
٭
نویسنده:‌ ماریو بارگاس یوسا (Vargas Llosa, Mario)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر آگه
۳۲۲ صفحه، ۲۰۰۰ تومان

با اینکه دومین کتابیه که از یوسا می‌خونم (به‌اضافه‌ی یک داستان کوتاه البته)، اما فکر می‌کنم زمینه‌ی کلی همه‌ی کتاب‌هاش اومده دستم!
لات‌بازی و داش‌مشتی‌گری؛ اون هم از نوع امریکای جنوبی‌ش! یعنی اگه کمی "فرهنگی‌تر" بخوام بگم، می‌شه همون "مردانگی هژمونیک"!
و زن‌ها هم توی کتاب‌هاش، چیزی به‌جز وسیله‌ی ارضای جنسی مردان و پر‌رنگ‌تر‌کردن اون مردانگی هژمونیک، نیستن. [فمینیست‌های جهان، متحد شوید...]
***
خیلی خوب بود. خصوصاً اون آخرش، جایی که بعد از فهمیدن علت کشتن اون سه نفر، لیتوما (گروهبان) به اون کارگری که راز رو فاش کرده می‌گه:
"خوش ندارم صبح بیدار بشوم و قیافه‌ی تو را ببینم و باهات حرف‌های معمولی بزنم..."
به‌شدت این قضیه‌ی "حرف‌های معمولی‌زدن" برام آشنا بود! برای همین خیلی خوشم اومد... چیه؟
***
همینجوری الکی احساس می‌کنم که بارگاس یوسا، توی بقیه‌ی کتاب‌هاش هم یه قسمت‌هایی از تاریخ معاصر کشورش – پرو – رو توصیف می‌کنه.
***
۱۰۰... واقعاً رقم نجومی‌ایه ها!
***
+ سال‌های سگی
+ چرا ادبیات؟
***
[۸ اردیبهشت ۱۳۸۵، ۲۰:۴۵]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


March 07, 2006


داستان‌های کوتاه امریکای لاتین ۲
 
٭
گردآوری: روبرتو گونسالس اچه‌وریا (Gonzalez Echevarria, Roberto)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر نی
۲۰۶ صفحه، ۱۸۰۰ تومان

فکر کنم یادداشت پشت جلد کافی باشه.
"جلد دوم داستان‌های کوتاه امریکای لاتین، همان ویژگی‌های جلد اول را دارد. در این کتاب نیز نخست نمونه‌هایی از افسانه‌های شگفت‌آور دوران پیش از فتح قاره را می‌خوانیم و سپس نمونه‌هایی از وقایع‌نامه‌ها و داستان‌های دوران استعمار را که در واقع سنگ‌بنای ادبیات امروز امریکای لاتین است. آنگاه نوبت به دوران جدید می‌رسد، یعنی دورانی که ادبیات بدل به فعالیتی آگاهانه در کشورهای امریکای لاتین شده است. در این قسمت با برخی از بهترین نویسندگان امریکای لاتین آشنا می‌شویم، نویسندگانی چون روبن داریو، مهم‌ترین شاعر اسپانیایی‌زبان بعد از گونگورا و از پیشگامان مدرنیسم در امریکای لاتین، خولیو کورتاسار، از مشهورترین نویسندگان دوره‌ی شکوفایی ادبیات امریکای لاتین، روساریو کاستلانوس، بانوی روشنفکر و سرشناس مکزیکی و نیز رینالدو آرناس، نویسنده‌ی توانمند کوبایی."
***
کتاب‌ها و فیلم‌های چند قسمتی، بر دو قسم اَن! قِسم اول و قسم دوم!
قسم اول، اونایی که توی قسمت اول‌شون، اشاره شده باشه که "این قسمت اوله" (به این معنا که از اول، به فکر قسمت‌های بعدی هم باشن.)
و قسم دوم هم اون‌یکی‌ها!
خب قسم اول اشکالی نداره! اما قسم دوم، یه‌جورهایی مشکل داره دیگه... آدم یاد سودجویی و استفاده از اعتبار قسمت اول و این‌صحبت‌ها می‌افته!
البته منظورم این‌کتاب نبود ها! کلاً می‌گم...
***
توی این مجموعه هم فکر کنم کلاً از یکی دو تا داستان خوشم اومد... اون هم نه به اون صورت که خیلی حال کنم باهاشون.
***
+ جلد اول داستان‌های کوتاه امریکای لاتین
***
[۱۶ اسفند ۱۳۸۴، ۲۱:۰۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


February 17, 2006


داستان‌های کوتاه امریکای لاتین
 
٭
گردآوری: روبرتو گونسالس اچه‌وریا (Gonzalez Echevarria, Roberto)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر نی
۳۹۰ صفحه، ۲۵۰۰ تومان

عبدالله کوثری توی سخن مترجم خیلی تعریف کرده از داستان‌ها و گفته ته‌ش اَن و از این حرف‌ها. خود مؤلف هم همین‌طور... تعریف و تمجید.
حالا واقعاً هم نمی‌شه گفت داستان‌های بدی هستن. ولی حداقل‌ش اینه که با تعریف‌هایی که اول کتاب شده، سطح توقع آدم از داستان‌ها می‌ره بالا و ممکنه به‌همین خاطر زیاد خوش‌ش نیاد.
***
۳-۴تا از داستان‌ها واقعاً عالی بودن. یعنی خیلی عالی!
***
نویسنده‌ی معروف هم... من ۲-۳تا رو می‌شناختم فقط. ولی اونایی که شناخته‌شده هستن، حتماً از این‌تعداد بیشترن.
***
راستی!
مترجم گفته: "مأخذ اصلی من در ترجمه‌ی این مجموعه، کتاب داستان‌های کوتاه امریکای لاتین (The Oxford Book of Latin American Short Stories) چاپ دانشگاه آکسفورد و گردآورده‌ی روبرتو گونسالس اچه‌وریا، استاد ادبیات امریکای لاتین و ادبیات تطبیقی در دانشگاه ییل است."
اینجا یک‌سؤال پیش میاد: این کتاب از روی متن انگلیسی‌ش ترجمه شده؟ مگه عبدالله کوثری انگلیسی هم ترجمه می‌کنه؟ خیلی از مرحله پرتم؟
***
دوره‌های داستان‌نویسی امریکای لاتین رو سه‌قسمت کرده و از هر دوره، چند تا داستان آورده. البته این کتاب، گزیده‌ی متن اصلیه. متن اصلی خیلی حجیم‌تره.
دوره‌ی استعمار [۳داستان]
ملت‌های جدید [۳داستان]
دوره‌ی معاصر [۲۰ داستان]
و همون‌طور که می‌بینید، بیشترین داستان‌ها هم مربوط به دوره‌ی معاصره. و همین‌طور از نظر من، بهترین‌هایشان.
***
ضمناً جلد دوم همین‌کتاب هم به‌تازگی و توسط همین نشر، چاپ شده.
***
[۲۸ بهمن ۱۳۸۴، ۱۴:۵۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................


January 30, 2006


چرا ادبیات؟
 
٭
نویسنده: ماریو بارگاس یوسا (Vargas Llosa, Mario)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: لوح فکر
۸۰ صفحه، ۹۰۰ تومان

سه مقاله از یوسا، نویسنده‌ی نامدار پرویی!
چرا ادبیات؟
فرهنگ آزادی
امریکای لاتین: افسانه و واقعیت
***
مقاله‌ی "چرا ادبیات؟"، از بقیه جالب‌تر بود به‌نظرم. ساده و به‌دردبخور؛ و خب از عنوان‌ش هم معلومه که چی می‌خواد بگه.
***
فکر کنم این اولین کتابی بود که با ترجمه‌ی کوثری می‌خوندم. [خجالت]؛ و خب دیدم که خیلی مترجم خوبیه، خسته نباشم!
***
با اینکه صفحات‌ش کمه، با توجه به صفحه‌بندی‌ش، می‌تونست از این هم کمتر باشه! خلاصه اینکه بخونین این کتاب رو! کم و عالی!
***
+ سال‌های سگی
***
[۱۰ بهمن ۱۳۸۴، ۲۱:۵۵]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................