May 19, 2022


دفتر بزرگ
 
٭

نویسنده: آگوتا کریستوف (Kristof, Agota)

مترجم: اصغر نوری
ناشر: نشر مروارید
۲۰۰ صفحه، ۴۴۰۰۰ تومان

[چاپ هفدهم، ۱۴۰۰]

خیلی وقت بود که کتابی رو این‌قدر سریع نخونده بودم. فکر کنم دو سه روز شد و سه چهار نشست. اگه هنوز تو شور و حال جوانی بودم شاید توی یک نشست می‌خوندمش. نثر مینیمال و فضاسازی گزنده و فصل‌های کوتاهی داره که آدم رو می‌کشونه دنبال خودش.

آگوتا کریستوف اصالتاً مجارستانی بوده و این کتاب رو به فرانسوی نوشته که زبان دومشه. برای همین نوشته‌هاش به فرانسه نثر ساده‌ای دارن. مثلاً توی این کتاب راوی‌های کتاب دو تا برادر کم‌سن‌وسالن که همیشه هم از ضمیر اول شخص جمع استفاده می‌کنن؛ و در نتیجه زبان خیلی پیچیده‌ای به کار نمی‌برن. ایده‌ی کلی روایت داستان هم تقابل نگاه کودکانه و ساده (و در عین حال بی‌رحم) این دو نفر با واقعیت‌های سیاه جنگیه که اطرافشون می‌گذره.

«دفتر بزرگ» اولین جلد از یه سه‌گانه‌ست و طبق مصاحبه‌ی آخر کتاب، خود نویسنده‌ش از جلد دوم بیشتر از همه خوشش میاد. حالا اون رو هم به زودی می‌خونم. اگه بخوام خیلی منطقی و این‌ها نگاه کنم، ممکنه جزو کتاب‌های موندگاری نباشه که چند سال دیگه هم ازشون یاد کنم. ولی به هر حال کتاب خیلی خوبیه.
***
[۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۲۲:۰۰]

Labels: , ,



                                                                                                    
........................................................................................


May 16, 2022


دیوارگذر
 
٭

 نویسنده: مارسل امه (Aymé, Marcel)

مترجم: اصغر نوری
ناشر: نشر ماهی
۱۶۸ صفحه، ۵۰۰۰ تومان

[چاپ سوم، ۱۳۹۳]

موقع خوندنش تنها فکری که باهاش دست‌وپنجه نرم می‌کردم این بود که چرا دیگه داستان‌های به این خوبی شگفت‌زده‌م   نمی‌کنن؟ باورم نمی‌شه که از شروع این وبلاگ ۱۷ سال می‌گذره. زمانی که توش یه نفر از نوزادی به سال اول دانشگاه می‌رسه.  از اون شور و هیجانی که اوایل از خوندن کتاب داشتم تقریباً چیزی باقی نمونده. همون‌طور که قبلاً هم نوشتم، تمرکزم به زیر یک دقیقه رسیده و کتاب‌ها اون جوششی رو که قبلاً توم برمی‌انگیختن، برنمی‌انگیزن. دیگه برام از آینده و دنیاهای ناشناخته خبر نمی‌دن. توی کتاب‌ها بیشتر دنبال تجربه‌هایی که واقعاً از سر گذرونده‌م می‌گردم یا تایید چیزهایی که به‌شون عقیده دارم. خلاصه وضعیت به شدت روشنفکری‌ای پیش اومده.  

اما در مورد این کتاب. پنج تا داستان کوتاهه که توشون حالت‌های رئالیسم جادویی دیده می‌شه. بهترینش که واقعاً هم پایان‌بندی خوبی برای مجموعه بود، داستان «چکمه‌های هفت‌فرسخی» بود که علاوه بر اون عنصر خیالی و طنز، یه غم دلنشین و ملایم هم داشت. پایان‌بندی داستانش هم بی‌نظیر بود. 

در کل توصیه‌ش می‌کنم، هرچند که دیگه کسی این وبلاگ رو نمی‌خونه و توصیه‌م اثری نداره.
***
[۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۰:۵۵]

Labels: , ,



                                                                                                    
........................................................................................