November 12, 2009


در باب حکمت زندگی
 
٭
نویسنده: آرتور شوپنهاور (Schopenhauer, Arthur)
مترجم: محمد مبشری
ناشر: انتشارات نیلوفر
۲۷۷ صفحه، ۵۵۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۸]

«در جمع بزرگی که افراد آن هدف مشترکی دارند، دو رذل یکدیگر را چنان زود می‌شناسند که گویی مُهری بر پیشانی دارند و دیری نمی‌گذرد که به منظور سوءاستفاده یا توطئه همدست می‌شوند. همین‌طور اگر به فرض محال جمع بزرگی از مردمان فهمیده و هوشمند گرد هم آیند و فقط دو ابله در میان آنان باشند، آن دو از روی هم‌حسی به یکدیگر جلب می‌شوند و هریک از صمیم قلب خوشحال است که لااقل فرد عاقلی را در آن‌جا یافته است.»

«انسانی که دارای شخصیتی شریف باشد، در جوانی می‌پندارد که رابطه‌ی اساسی و تعیین‌کننده میان انسان‌ها و پیوند حاصل از آن، رابطه‌ای آرمانی است، یعنی مبتنی بر شباهت عقیده، نحوه‌ی تفکر، سلیقه، نیروهای ذهنی و از این قبیل است. اما بعد درمی‌یابد که این پیوندها واقعی هستند، یعنی بر پایه‌ی منافع مادی استوارند.»

«چه کم‌تجربه است آن‌کس که گمان می‌کند نشان‌دادن عقل و هوش موجب محبوبیت در جامعه می‌شود! برعکس، این دو خصوصیت نزد اکثریت غالب مردم خشم و نفرت ایجاد می‌کند. هر اندازه که نتوانند این خشم و نفرت را ابراز کنند و حتی آن را از خود هم پنهان کنند، این احساس شدیدتر است. آن‌چه در واقع می‌گذرد این است:
وقتی کسی برتری فکری مخاطب خود را درک و احساس می‌کند، در نهان و بی‌آنکه خود بداند، نتیجه می‌گیرد که مخاطب نیز به همان اندازه، حقارت و محدودبودن او را درک و احساس می‌کند. این قیاس ضمیر تلخ‌ترین نوع نفرت و خشم و کینه را در او تحریک می‌کند.»

+ همین کتاب در پروژکتور
***
[۲۱ آذر ۱۳۸۸، ۱۵:۰۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................