December 22, 2006


خیابان یک‌طرفه
 
٭
نویسنده: والتر بنیامین (Benjamin, Walter)
مترجم: حمید فرازنده
ناشر: نشر مرکز
۱۳۱ صفحه، ۸۹۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۰]

درست نمی‌دونم بگم چیه. همون‌طور که نمی‌تونستم "خوشی‌ها و روزها"ی پروست رو توصیف کنم. فکر کنید که این همون "خوشی‌ها و روزها"ست، با این فرق که "خوشی‌ها و روزها" بیشتر به داستان شباهت داره و این، به نظریه و اندیشه.
از کتاب خوشم اومد. خیلی جاهاش، ایده‌های خوبی به آدم می‌ده. کلاً خیلی ریلکس نوشته شده به نظرم. و بیشتر از این که نظری باشه، حسیه. خوبیش همینه.
***
بعد از خود خیابان یک‌طرفه، دو تا مقاله هست:
سیمای والتر بنیامین (سوزان سانتاگ)
"خیابان یک‌طرفه"ی بنیامین (تئودور آدورنو)
مقاله‌های خوبی نیستن زیاد. یعنی من که خوشم نیومد. غیر از چندتا قسمت مقاله‌ی سوزان سانتاگ البته. از جمله:
"جستارهای مهم او جوری است که انگار به‌موقع تمام می‌شوند، پیش از آن که خود را ویران کنند." [صفحه‌ی ۱۱۰]
***
[۱ دی ۱۳۸۵، ۲۲:۲۰]

Labels:



                                                                                                    
........................................................................................


December 15, 2006


دن‌کامیلو و پسر ناخلف
 
٭
نویسنده: جووانی گوارسکی (Guareschi, Giovanni)
مترجم: مرجان رضایی
ناشر: نشر مرکز
۲۷۷ صفحه، ۲۹۵۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۵]

دنیای کوچک

در جوانی خبرنگار بودم و هر روز سوار بر دوچرخه می‌گشتم تا خبرهای تازه‌ای برای روزنامه پیدا کنم. تا اینکه روزی با دختری آشنا شدم. از‌آن‌به‌بعد هر روز ساعت‌ها به این فکر می‌کردم که اگر امپراتور مکزیک شوم یا مثلاً بمیرم، آن دختر چه احساسی خواهد داشت؛ به این ترتیب، دیگر وقتی برای هیچ کار دیگری باقی نمی‌ماند. بنابراین شب‌ها برای پرکردن ستونی که در روزنامه به من داده بودند، شروع به ساختن داستان‌هایی کردم که مردم از آن‌ها خیلی خوششان آمد، چون آن‌ها از داستان‌های واقعی هم واقعی‌تر بودند. البته این هیچ تعجبی ندارد، چون داستان‌ها هم، مثل مردم، در فضای خاصی رشد می‌کنند. برای همین است که جغرافیای داستان این‌قدر مهم است.
داستان‌های این کتاب جایی در دره‌ی رود پو اتفاق می‌افتد. من در نزدیکی پو متولد شدم، که تنها رود مهم ایتالیا است. یک رود برای آن که مهم باشد، باید در دشتی جاری شود. چون آب خلق شده تا به شکل افقی جاری شود و فقط زمانی که کاملاً افقی است، وقار و متانت ذاتی‌اش حفظ می‌شود. به همین دلیل است که آبشار نیاگارا پدیده‌ی ناراحت‌کننده‌ای است؛ شبیه آدمی است که روی دست‌هایش راه برود. بگذریم، رود پو از دشت‌های وسیع شمال ایتالیا می‌گذرد و در تکه‌زمینی که بین رود و کوهستان واقع شده، یک دهکده، یک "دنیای کوچک"، وجود دارد. مردمی که در حوالی پو متولد می‌شوند، سرهایی به سختی آهن و حس شوخ‌طبعی پیشرفته‌ای دارند؛ و وقتی که پای سیاست به میان می‌آید، می‌توانند به‌اندازه‌ی آدمی که موش قورت داده است، هیجان‌زده شوند.
آن‌ها به این تکه‌زمین خود خیلی وابسته‌اند و با وجود طغیان رودخانه، هوای مه‌آلود، گرمای آتشین تابستان، و سرمای نمور زمستان معتقدند که هر چه باشد، خدا وقتی که "دنیای کوچک" را خلق می‌کرده، می‌دانسته دارد چه‌کار می‌کند.
برای شناختن کشیش دهکده، دن‌کامیلو و رقیبش پپونه، بخشدار کمونیست، و دانستن این که چگونه مسیح از فراز یک صلیب بزرگ در کلیسای دهکده ناظر وقایع است، و این که چگونه است که این‌قدر بیش از حد انتظار صحبت می‌کند، همین‌قدر آشنایی با فضای داستان کافی است. و حالا که صحبت به اینجا کشید، باید موضوع دیگری را هم بگویم، که هر وقت راجع‌به "دنیای کوچک" حرف می‌زنم گفتنش واجب می‌شود. اگر کشیشی در جایی هست که شخصیت‌پردازی دن‌کامیلو برایش برخورنده است، حق دارد که بزرگترین شمع موجود را بر سر من بشکند. و اگر کمونیستی هست که از وجود پپونه احساس ناراحتی می‌کند، او هم مختار است که یک داس و یک چکش را بر پشت من بشکند. ولی اگر کسی هست که از حرف‌های مسیح ناراحت می‌شود، کاری از دست من ساخته نیست، چون کسی که در این داستان حرف می‌زند مسیح نیست، مسیح من است – همان ندای وجدانم.
***
شاهکاره. "دنیای کوچک دن‌کامیلو" رو هم قبلاً خونده بودم... ولی لذتی که این داشت، اون نداشت. خیلی‌خیلی عالی بود. هی لفتش می‌دادم که دیر تموم بشه! جدی می‌گم. بی‌نظیره. تک‌تک داستان‌هاش عالی‌ان؛ و به‌جز چندتا، بقیه‌ی داستان‌ها ربطی به قبلی‌ها و بعدی‌هاشون ندارن و می‌تونن مستقل خونده بشن. همون‌طور که می‌بینید، مقدمه‌ی خیلی خوبی هم داره. دیگه همین دیگه. فردا برین بخرین‌ش.
***
[۲۴ آذر ۱۳۸۵، ۲۲:۵۵]

Labels:



                                                                                                    
........................................................................................


December 02, 2006


آماتورها
 
٭
نویسنده: دونالد بارتلمی (Barthelme, Donald)
مترجم: روحی افسر
ناشر: مؤسسه‌ی انتشاراتی کلاغ سفید
۱۶۹ صفحه، ۱۸۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۳]

وضعیت داستان‌های بارتلمی از این دو حال خارج نیست:
۱- انقدر اطلاعات فرامتنی [باکلاس] دورش رو گرفته و انقدر این حجم اطلاعات زیاده، که بدون دونستن اون‌ها هیچی از داستان نمی‌شه فهمید؛ و در نتیجه خواننده‌ی فارسی‌زبان هیچ‌جور نمی‌تونه ادعا کنه که چیزی از این داستان‌ها فهمیده.
۲- اساساً چرت و پرت و مزخرفه.
البته استحضار دارید که خیلی کلاس داره از بارتلمی تعریف کنین و خوشتون بیاد و این حرف‌ها. اما این حرف دل من بود. توی کتاب‌های قبلیش باز کمی رودرواسی می‌کردم و نمی‌گفتم. ولی دیگه اینجا صدام دراومد. مثال [جمله‌های اول داستان «تو به شجاعت ونسان ون‌گوگی»]:
«تو به سه زبان به صحبت‌های مردم گوش می‌دی. مگه تا حالا هیشکی بهت نگفته که سگ‌های قلاده‌دار رو نوازش نکنی؟ ما دست‌های خون‌آلود تو رو با ویسکی‌های رستوران می‌شوییم.
بچه‌ها. به مادری که کالسکه‌ای رو هل می‌ده اشاره می‌کنی و می‌گی، من یکی می‌خوام. و فرصت زیادی نیست. ولی ماشین عظیم جاده‌سازی (زرد) نمی‌تونه بچه داشته باشه با اینکه عضوی از یه خانواده‌ست، خواهر و برادر داره – غلتک پاگوسفندی، چکش بادی.»
وای وای چه پست‌مدرن. انصافاً خودتون قضاوت کنید... البته با توجه به استقبال عظیمی که توی امریکا از بارتلمی شده و می‌شه، به‌نظر میاد بیشتر همون قضیه‌ی ارجاعات به دنیای بیرون مطرح باشه. ولی من همچین حسی ندارم. فکر می‌کنم اون چندتا داستانی هم که ازشون خوشم اومده، به خاطر این بوده که از بقیه‌ی داستان‌ها چیزی نفهمیدم و این وسط اونا شدن مثل یک‌چشم در شهر کورها.

ترجمه‌ی کتاب هم تا جایی که به قسمت فارسی‌نویسی و اینا مربوط بشه، بد نیست. اما نمی‌دونم چقدر خوب ترجمه شده. به نظر نمیاد بد باشه در هر صورت. ضمناً چندتا از داستان‌های این مجموعه قبلاً توی «زندگی شهری» و «زن تسخیرشده» هم اومده بودن. برای همین از روی اون‌ها پریدم، با اینکه چیزی ازشون یادم نبود. چون می‌دونستم اگه باز هم بخونم چیزی از این داستان‌ها برام نخواهد موند و صرفاً وقتم رو تلف می‌کنم.
***
+ زندگی شهری
+ زن تسخیرشده
***
[۱۱ آذر ۱۳۸۵، ۲۲:۵۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................