May 06, 2007


آئورا
 
٭
نویسنده: کارلوس فوئنتس (Fuentes, Carlos)
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نشر تندر
۱۲۶ صفحه، ۵۵ تومان
[چاپ اول، ۱۳۶۸]

موقع خوندنِ کتاب، حس کردم که خیلی حالت‌های سوررئال داره. وقتی که آخرش خوندم فوئنتس و لوئیس بونوئل با هم دوست بوده‌ن و انگار یه ربط‌هایی هم به آئورا داشته این دوستیشون، خیلی حال کردم.
***
خود آئورا ۸۰ صفحه بیشتر نیست و بقیه‌ش، نوشته‌ی فوئنتس در این مورده که "چگونه آئورا را نوشتم". این چاپش حاشیه‌ی خیلی زیادی هم داره و فونتش هم درشته. یعنی اگه قرار باشه با اندازه‌ی رقعی و فونت معمول الآن چاپ بشه، بیشتر از ۶۰ صفحه نخواهد شد. این از بحث حجم کتاب.
به گفته‌ی کتابلاگ، برای فهمیدن درست و حسابی آئورا، باید با باروک آشنایی داشت. من که نداشتم. ولی واقعاً ازش خوشم اومد. قضیه اینه که یک تاریخ‌دان، آگهی استخدامی رو توی یک روزنامه می‌بینه و خلاصه برای جمع‌کردن خاطرات شوهر پیرزن آگهی‌دهنده استخدام می‌شه. توی اون خونه‌ای که استخدام شده، برادرزاده‌ی پیرزن هم زندگی می‌کنه: آئورا.
***
از اون کتاب‌هاییه که بعد از یک بار خوندن، بد نیست باز هم بخونیدش تا ببینید نویسنده چطور مقدمات رو چیده تا به اون هدف نهاییش برسه. چون با دونستن هدف نویسنده، دید بازتری نسبت به متن پیدا می‌کنید و حواستون هست که هر چیزی، داره به نویسنده کمک می‌کنه که اون حرف نهایی رو بزنه.
***
خبر خوب هم اینکه آئورا رو نشر نی تجدید چاپ کرده و قراره توی نمایشگاه فروخته بشه. البته اون روزی که من رفتم [جمعه] هنوز نرسیده بود.
***
+ سر هیدرا
***
[۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۶، ۲۲:۱۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................