archive previous posts
|
|
February 25, 2007 چمدان بزرگ
٭
........................................................................................نویسنده: رومن گاری (Gary, Romain) مترجم: اعظم نورائی ناشر: دنیای مادر ۳۴۰ صفحه، ۲۲۰ تومان [چاپ اول، ۱۳۷۱] این کتاب با اینکه نسبت به خیلی از کتابهای رومن گاری، جدید ترجمه شده، اما اصلاً معروف نشده. دلیلش رو اصلاً نمیدونم. البته نباید از این نکته هم غافل شد که یهخوردههایی به جنگ جهانی دوم و اینا مربوط میشه. رومن گاری هم مرض داشته ها. *** فضای کتاب یهجورایی بین زندگی در پیش رو و خداحافظ گاری کوپره. البته شاید این فضا رو توی خیلی از کتابهاش ببینیم. یه گروه نیمهتبهکار که جدا از بقیه زندگی میکنن. شخصیت اصلی و راوی داستان هم یه پسر ۱۴سالهست که پدرش توی جنگ کشته شده و وندرپوت، رئیس گروه، اون رو آورده توی خودشون. کمکم خلافهای اینا پیشرفت میکنه تا به دزدی مسلحانه میرسه... جایی که به طور حاد میرسه به دعوای آلمانیها با یهودیها، وقتیه که وندرپوت متواری شده و درد دندون داره. تنها کسی هم که میتونه کمکش کنه، یه پزشک یهودیه که قبلاً توی بازداشتگاههای آلمان شکنجه شده. یعنی آخرهای داستان، میفهمیم که وندرپوت تقریباً جاسوس آلمانیها بوده و برای همین، پلیس میافته دنبالش. چون کتاب رو گیر نمیارید میگما... یعنی نگران لورفتن داستان نباشید. ضمناً؛ آدم کتاب رو نمیخونه که بفهمه آخرش چی میشه. *** داستان یه مشکل عمده داره و اونم آشفتهبودنشه. اصلاً منسجم نیست و این باعث اذیتشدن خواننده میشه. البته این آشفتهبودن، ویژگی سبکی نیستا... بهنظرم بهخاطر تسلطنداشتن نویسنده بوده. [لااقل توی این کتاب.] ترجمهش هم خیلی خوبه. البته فکر میکنم ویراستار خوبی داشته. در کل اثر متوسطیه که میتونست خیلیخیلی بهتر باشه. *** + خداحافظ گاری کوپر + زندگی در پیش رو + میعاد در سپیدهدم + بادبادکها + تربیت اروپایی + شبح سرگردان (رقص چنگیز کوهن) + مردی با کبوتر + پرندگان میروند در پرو میمیرند *** [۶ اسفند ۱۳۸۵، ۲۳:۲۵] Labels: اعظم نورائی, رومن گاری 11:45 PM |