archive previous posts
|
|
October 24, 2008 مردی که گورش گم شد
٭
........................................................................................نویسنده: حافظ خیاوی ناشر: نشر چشمه ۹۶ صفحه، ۱۸۰۰ تومان [چاپ دوم، ۱۳۸۷] بعد از مدتها روزهام رو در برابر کتابهای ایرانی شکستم و پشیمون هم نیستم. کتاب خوبی بود. به هیچکدوم از داستانهاش نمیتونم بگم شاهکار؛ ولی از هر هفتتاش خوشم اومد. هم نوشتار خوب و نسبتاً خاصی داشتن، هم داستانهای جالب. نکتهای که تقریباً توی همهشون دیده میشد، بیانکردن حقیقتهای کثیف به صورت معصومانه بود. اولاً که بیشتر داستانها راوی اولشخص دارن و ثانیاً آدم مدام خیال میکنه که اینها رو یه بچه داره روایت میکنه؛ هرچند که بزرگسال بودن راوی مشخص شده باشه. نمیدونم این ضعفه یا واقعاً نویسنده قصد همینکار رو داشته. به هر حال باعث شده که آدم اون حقیقتهای کثیف رو توی همچین وضعیتی بخونه و تضاد جالبی ایجاد کرده. *** [۳ آبان ۱۳۸۷، ۲۲:۴۰] Labels: حافظ خیاوی 11:17 PM October 10, 2008 هفتهای یهبار آدمو نمیکشه
٭
........................................................................................نویسنده: جی. دی. سلینجر (Salinger, Jerome David) مترجمها: امید نیکفرجام و لیلا نصیریها ناشر: انتشارات نیلا ۱۴۴ صفحه، ۲۸۰۰ تومان [چاپ اول، ۱۳۸۷] با خوندن این کتاب بیشتر از همیشه به میزان تأثیر ترجمه پی بردم. چندتا از داستانهای این مجموعه با «یادداشتهای شخصی یک سرباز» مشترک بود و من علیرغم اینکه توی اون مجموعه ازشون خوشم نیومده بود، اینجا تا حدود زیادی از خوندنشون لذت بردم. در کل دهتا داستان داره که پنجتاش رو امید نیکفرجام ترجمه کرده و پنجتاش رو هم لیلا نصیریها. کاملاً مشخصه که داستانها رو سلینجر نوشته. هرچند که در حد اون داستانهایی نیست که خودش اجازهی انتشارشون رو میده. از داستانهای «غریبه» و «من خلم» خیلی خوشم اومد. نکتهای که در مورد داستانهای کوتاه سلینجر برای من پیش میاد، اینه که تقریباً بدون استثنا روند داستانیشون یادم نمیمونه. اما همیشه یه چیزایی توشون هست که گاهی یادم میافته. دلیلش اینه که اگه مثل داستانهای دیگه یه سیر همراه با اوج و فرود و اینها میداشت، بعد از خوندن، داستان تموم میشد و میرفت به زبالهدان ذهن. اما داستانهای سلینجر جداً گاهی مثل خود زندگیان و برای همین همیشه اون صحنههایی که گفتم توی خاطر آدم میمونن. *** + دلتنگیهای نقاش خیابان چهلوهشتم + تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران؛ سیمور: پیشگفتار + جنگل واژگون + یادداشتهای شخصی یک سرباز *** [۱۹ مهر ۱۳۸۷، ۲۲:۳۰] Labels: امید نیکفرجام, جروم دیوید سلینجر, لیلا نصیریها 10:47 PM |