August 02, 2005


دلتنگی‌های نقاش خیابان چهل و هشتم
 
٭
نویسنده: جروم دیوید سلینجر (Salinger, Jerome David)
مترجم: احمد گلشیری
ناشر: انتشارات ققنوس
دویست و شصت و چهار صفحه، دو هزار و صد تومان

"دلتنگی‌های ..."، در واقع ترجمه‌ی "نه داستان" (Nine Stories) ِ سالینجر است.
اسمی هم که مترجم انتخاب کرده، اسم اصلی هچ کدام از داستان‌ها نیست:
نام ِ داستان هشتم، در اصل "دوران ِ آبی ِ دو دمیه-اسمیت" است که احمد گلشیری، آن را به اختیار خودش این طوری گذاشته و برای اسم کتاب هم از همان استفاده کرده.
***
داستان‌های این کتاب، هیچ‌کدام مقدمه ندارند. یعنی ناگهان وارد فضای داستان میشوید، در حالی که از هیچ چیز خبرندارید. و کمی که خواندید، کم‌کم قضیه دست‌تان می‌آید.
***
داستان آخر –تدی- خیلی شبیه "فرانی و زویی" است.
***
در داستان‌های سالینجر، کودکان شخصیت‌های کلیدی‌ای هستند. شخصیت‌هایی که مانند ِ معیار برای سنجش ِ مناسبات ِ انسانی استفاده میشوند. [جدی این رو جایی نخونده بودم!]
معیارهایی که به دلیل ِ معصومیت‌شان معیارند.
***من از خود ِ سالینجر هم خیلی خوشم میاد. سلینجر هنوز هم در خلوت خودش داستان مینویسه. ولی با توجه به شخصیت‌ش خیلی بعیده که داستان‌هاش منتشر بشن. [حالا برای اینکه من رو ضایع کنه همین فردا...]
***
"اون سیبی که آدم تو باغ بهشت خورد یادت هست که تو کتاب مقدس اومده؟ میدونی تو اون سیب چی بود؟ منطق بود. منطق و چرندیات." [داستان تدی، صفحه‌ی ۲۵۵]
***
[۱۱ مرداد ۱۳۸۴، ۲۱:۵۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................