archive previous posts
|
|
September 16, 2006 مرگ قسطی
٭
........................................................................................نویسنده: لویی فردینان سلین (Céline, Louis-Ferdinand) مترجم: مهدی سحابی ناشر: نشر مرکز ۷۲۳ صفحه، ۷۹۰۰ تومان طبق عادت قدیمی، وقتی کتابی رو با ترجمهی مهدی سحابی میخونم، باید بیام اینجا هی از ترجمه و سلیقهش تعریف کنم. فکر کنم سحابی، مترجمی باشه که بیشتر از بقیهی مترجمها ازش کتاب خونده باشم: بارون درختنشین توفان در مرداب مونتهدیدیو: کوه خدا شرم تقسیم آب بابا ارباب مارسل پروست خوشیها و روزها طرف خانهی سوان در سایهی دوشیزگان شکوفا بهنظرم غیر از اینها باز هم هست. اما فعلاً که یادم نمیاد. خلاصه اینکه جزو معدود مترجمهاییه که برای خرید کتاب، دیگه لازم نیست اسم نویسنده رو نگاه کنم. *** "... من همانطوری مینویسم که حرف میزنم، بدون هیچ شگرد و ادااصولی... همهی تقلایی که میکنم برای این است که به همان زبانی بنویسم که با آن حرف میزنیم، چون که کاغذ کلام را بد ضبط میکند. همهی مسأله این است... رسیدن به عصارهی زبان... به نظر من این تنها شیوهی بیان حس و عاطفه است. چیزی که من میخواهم روایتگری نیست. انتقال احساس است. چنین کاری با زبان رسمی رایج، با سبکوسیاق ادیبانه، غیر ممکن است. همچو زبانی مال گزارشهای اداری، بحث و مناظره و نامهنویسی برای دخترعمه یا دخترخاله است." مقدمهی کتاب رو که خوندم، دیگه هیچ شکی برای شروعکردنش نداشتم. زبان سلین خیلی رک و بیپرواست. یهجور عجیبی آدم رو جذب میکنه! البته کل بحث مقدمه هم راجع به همین زبان و جسارت سلین بود تا جایی که یادمه. در نتیجه فحش و محش و اینها هم که به راهه... *** کتاب زندگینامهی خود سلین، تا سن ۱۸سالگیه. همهش هم سر این بوده که میخواسته کار پیدا کنه و هرجا میرفته گندکاری پیش میاومده... چه خودش چه بقیه. خیلی راحت میتونم بگم که "میعاد در سپیدهدم" گاری رو از هر نظر میذاره توی جیبش. بسیار بسیار عالیه این کتاب... *** اونهایی که هدفشون بامزهبازی نیست، خیلی بیشتر آدم رو میخندونن. سلین هم همینجوریه. کتابش بههیچوجه طنز نیست. اما بعضیجاها واقعاً خندهدار میشه. دلیلش هم بیشتر بهخاطر رکبودنشه بهنظرم. *** امروز دیدم خیلی دارم کند پیش میرم انگار، برای همین ۲۲۰ صفحهای رو که مونده بود، همین امروز خوندم. چقدر علاقهمند واقعاً... *** ترجمهش در حد شاهکار و اونطرفهاست. همهچیز کتاب عالیه. یعنی در خوندنش درنگ نکنید. خیلیوقت بود کتابی نخونده بودم که موقع خوندن، نخوام تموم بشه... *** کتاب بعدی: شهر و خانه، ناتالیا گینزبورگ، محسن ابراهیم، انتشارات هرمس *** [۲۴ شهریور ۱۳۸۵، ۲۳:۵۰] Labels: لویی فردینان سلین, مهدی سحابی 12:15 AM |