June 04, 2010


شب مورد نظر
 
٭
نویسنده: توبیاس وولف (Wollf, Tobias)
مترجم: منیر شاخساری
ناشر: نشر چشمه
۱۴۷ صفحه، ۳۰۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۸]

قبلاً یکی از داستان‌هاش رو توی «لاتاری، چخوف و داستان‌های دیگر» خونده بودم و اون موقع خیلی خوشم اومده بود. زیاد در جریان سیر داستان‌نویسی امریکا نیستم، ولی حدس می‌زنم این نوع داستان‌ها تحت تأثیر کارور به وجود اومده‌ن. خیلی مجموعه‌ی خوبیه و مثل کلیسای جامع و خواب خوب بهشت از اکثر داستان‌هاش خوشم اومد. فقط ترجمه‌ش ایده‌آل نیست متأسفانه. داستان «گلوله‌ای در مغز» به نظرم جزو بهترین‌هاشه؛ یه سارق مسلح وارد بانک می‌شه و به سر یکی از مشتری‌ها شلیک می‌کنه. بقیه‌ی داستان فکرها و تصاویریه که قبل از خارج‌شدن گلوله توی ذهن اون مشتری شکل می‌گیرن.

«یک روز میلر باید بمیرد. این را می‌داند و از دانستن آن به خود می‌بالد، زیرا آدم‌های دیگر مدعیند که این موضوع را می‌دانند، اما ته دلشان باور دارند که برای همیشه زنده می‌مانند.»
***
+ پروژکتور
***
[۱۴ خرداد ۱۳۸۹، ۱۱:۱۰]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................