archive previous posts
|
|
December 02, 2005 شش یادداشت برای هزارهی بعدی
٭
........................................................................................نویسنده: ایتالو کالوینو (Calvino, Italo) مترجم: لیلی گلستان ناشر: کتاب مهناز ۱۵۰ صفحه، ۴۵۰ تومان "شوهرم پنج گفتار را در سپتامبر ۱۹۸۵ در شب شروع سفرش به پایان رسانده بود –البته این گفتارها را کالوینو باید قرائت میکرد- و پاتریک گریک قرار بود آنها را ترجمه کند و بعد برای چاپ در انتشارات هاروارد از نو خوانده شوند. اما فکر نمیکنم که باید تغییر عمدهای در آنها داده میشد. تنها تفاوت مابین نسخهی اول که خواندم و نسخهی آخر، فقط در ساختار آن بود و نه در محتوای آن. ششمین گفتار –که هنوز آن را نیافتهام- سازگاری نام داشت و میدانم که به کتاب بارتلبی محرر هرمان ملویل اشاراتی چند داشت. و کالوینو قصد داشت آن را در ایالات متحده دوبارهنویسی کند. باقی نوشتهها –همین پنج گفتار- هر یک را جداگانه در پوشهای شفاف و همه را با هم در پرونده روی میز کارش گذاشته بود تا در چمدان بگذارد..." استر کالوینو *** دانشگاه هاروارد، از کالوینو دعوت میکند تا برای چارلز الیوت نورتون، گفتارهایی در باب شعر، یک رشته سخنرانی انجام دهد. کالوینو قصد ۸ گفتار را داشته؛ و به گفتهی همسرش، پنجتای آنها را تکمیل میکند، ولی شب قبل از سفرش، بر اثر سکته، فوت میکند. با اینکه پنج یادداشت در کتاب آورده شده، اما عنوان کتاب، همان اسمی میشود که کالوینو برگزیده بود: "شش یادداشت..." *** ۱- سبکی "میخواهم گفتارم را به تضاد مابین سبکی و وزن اختصاص دهم و از ارزش سبکی بگویم. نه چون وزن برایم ارزش کمتری دارد، بلکه فقط به این دلیل که دربارهی سبکی حرف بیشتری برای گفتن دارم. به مدت چهل سال رمان نوشتهام، راههای متفاوتی کشف کردهام و تجربیات بسیاری اندوختهام، حال زمانی فرارسیده که کار خودم را توجیه کلی کنم. در روش کاریام بیشتر اوقات درگیر کمکردن وزن بودهام، سعی داشتهام گاهی از آدمها، گاهی از اجرام آسمانی و گاهی از شهرها، وزن را بردارم. بیشتر سعی بر این داشتهام که از ساختار متن و زبان، وزن را بردارم." [صفحهی ۱۱] *** ۲- سرعت "قصدم این نیست که بگویم سرعت خودبهخود دارای ارزش است، بلکه زمان روایت میتواند کندکننده، پرچرخش، یا بیحرکت باشد. و به هر حال روایت فعلی است که در مدت دوامش جادویی را با خود میکشاند، که به جریان زمان وابسته است و آن را یا به تفصیل میگوید یا فشرده. در سیسیل، راویان وقتی میخواهند از بخشهایی بگذرند یا گذر چندین سال و ماه را بگویند با روش خاصی روایتها را کوتاه میکنند." [صفحهی ۵۰] *** ۳- دقت "و اگر نوشتن را گزیدهام، به این دلیل است که نوشتن این امکان را به من میدهد هر چند بار که بخواهم جملهام را تصحیح کنم –نه تا آنجا که به رضایت کامل برسم- دستکم تا اندازهای که بتوانم دلایل عدم رضایتم را بشناسم. ادبیات –مقصودم ادبیاتی است که به این توقعات پاسخ بدهد- سرزمین موعود است، جایی است که زبان در آن همانی میشود که باید باشد." [صفحهی ۷۵] *** ۴- وضوح "ما میتوانیم دو گونه روند خیالبافی را از هم تشخیص دهیم: یکی که از کلام شروع میشود تا به تصویر بصری منتج شود، دیگری که از تصویر بصری شروع میشود تا به بیان شفاهی برسد. روند اول به طور معمول به هنگام خواندنِ ما تحقق مییابد: برای نمونه صحنهای از رمان یا گزارشی را در یک مجله میخوانیم. و بسته به تأثیرگذاری کم یا زیاد متن نوشته، ما شاهد صحنههایی هستیم که انگار از برابر دیدگانمان میگذرد یا دستکم شاهد جزئیات یا پارههایی از آن که از ابهام بیرون میآید." [صفحهی ۱۰۴] *** ۵- چندگانگی "اکنون به پایان این مداحی از رمان به مثابه شبکهای بزرگ رسیدهام. ممکن است برخی اعتراض کنند که هر اثر با تکثیر هرچهبیشتر "ممکنها"، از آن فردیتی که "خود"ِ نویسنده است، از آن فردیتی که صداقت درونی و اکتشافات حقیقت شخصی او است دور و دورتر میشود. پاسخ من این است: ما کیستیم؟ هر یک از ما کیست، مگر آمیزهای از تجربهها، دانستهها کتابهایی که خواندهایم، خیالاتی که داشتهایم؟ هر زندگی یک "دائرةالمعارف" است، یک کتابخانه، سیاههای از اشیا، ردهای از سبکها..." [صفحهی ۱۵۰] *** + مورچهی آرژانتینی + شوالیهی ناموجود + اگر شبی از شبهای زمستان مسافری *** [۱۱ آذر ۱۳۸۴، ۱۹:۳۰] Labels: ایتالو کالوینو, لیلی گلستان 8:14 PM |