archive previous posts
|
|
March 20, 2006 نامها و سایهها
٭
........................................................................................نویسنده: محمد رحیم اخوت ناشر: مؤسسهی نشر آگه ۲۶۱ صفحه، ۱۹۵۰ تومان "نامها و سایهها" هم یک روایت دوتکهای دارد: ۱- داستان، شخصیتی دارد به نام خاندایی که از فرنگ برگشته و در ایران، خودکشی کرده. خاندایی، یادداشتهایش را باقی میگذارد برای پرویندخت ترشیزی، همسر خواهرزادهاش، محسن. بعضی از فصلهای کتاب – تقریباً یکیدرمیان – اختصاص دارد به یادداشتهای خاندایی همراه با پانوشتهای پروین در توضیح بعضی قسمتها. ۲- و قسمت دیگر روایت، بر عهدهی پروین است... او سعی دارد خاندایی را از میان نوشتههایی که بهجا گذاشته کشف کند... محسن و پروین از هم جدا شدهاند، و با اینحال، رابطهی عجیب خاندایی (یعنی دایی محسن) و پروین ادامه دارد. رابطهای که تا انتهای داستان هم نمیفهمیم که نام درستش عشق است یا نه. *** پس چی شد؟ بعضی از فصلها، یادداشتهای خاندایی است و بعضی دیگر، حرفهای پروین که آنها هم مربوط میشود به خاندایی. و البته مسلم است که بعضی از فصلها از زبان یک زن روایت میشود و بعضی دیگر، از زبان یک مرد. بعضی از زبان یک پیرمرد و بعضی از زبان یک زنِ جوان. [ظاهراً ۳۸ساله] *** اخوت، در مورد راویهایش، کار سختی را انتخاب کرده؛ دو شخصیت با سن و جنسیتهای متفاوت. فصلهای مربوط به خاندایی، از نظر زبان، کاملاً با دیگرفصلها متفاوت اَند. اما بهنظر میآید که نویسنده بیشتر دنبال همین تفاوت بوده تا پرداختن به ماهیت اصلی لحن راوی. شاید برای همین باشد که زبان نوشتهی راویها کمی مصنوعی بهنظر میرسد. *** فکر میکنم که "نامها و سایهها"، جایزهی مهرگان یکسال را هم برده باشد! انگار این یادداشت خیلی جدی شد! ببخشید! *** راستی... یکی از دوستان، دنبال نسخهی چاپی یا الکترونیکی کتابی میگردد به اسم "داییجان ناپلئون". و ظاهراً هم نسخهی قدیمیاَش را میخواهد، نه آنی را که جدیداً چاپ میشود. اگر میتوانید، حتماً کمکاَش کنید! *** خب... این هم از آخرین کتاب سال ۱۳۸۴. *** [۲۹ اسفند ۱۳۸۴، ۱۶:۳۰] Labels: محمد رحیم اخوت 5:04 PM |