archive previous posts
|
|
December 05, 2005 آنی هال
٭
........................................................................................فیلمنامهنویس: وودی آلن (Allen, Woody) مترجم: مژگان محمد ناشر: نشر نی ۱۹۲ صفحه، ۱۲۰۰ تومان [۳۰اُمین فیلمنامه از مجموعهی ۱۰۰ سال سینما، ۱۰۰ فیلمنامه] کارگردان: وودی آلن فیلمنامه: وودی آلن، مارشال بریکمن بازیگران: وودی آلن (الوی سینگر)، دایان کیتن (آنی هال)، تونی رابرتز (باب)، پل سایمون (تونی لیسی) محصول ۱۹۷۷ امریکا، ۹۳ دقیقه برندهی جایزهی اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر زن (کیتن)، و بهترین فیلمنامهی اریژینال در سال ۱۹۷۷ *** "یک شوخی قدیمیه که میگن یک روز دو تا پیرزن توی یکی از تفریحگاههای کوههای کتاسکیلز نشسته بودن، یکی به اونیکی میگه: "ببین، غذای اینجا واقعاً وحشتناکه". و اونیکی میگه: "آره، میدونم، تازه... پرسهاش هم کوچیکه" خب، در واقع حس من هم به زندگی یک همچین چیزیه. یعنی یک زندگی پر از تنهایی با بیچارگی، عذاب و بدبختی که تا چشم به هم بزنی، گذشته. یک شوخی دیگه هم هست که خیلی برام مهمه و میگن مال گروچو مارکسه. اما فکر میکنم ریشهاش برمیگرده به کتاب فروید دربارهی شوخطبعی و رابطهاش با ضمیر ناخودآگاه. الان براتون میگم: "هیچوقت نمیخوام عضو انجمنی باشم که آدمی مثل من رو به عضویت بگیره". این شوخی کلیدی خاص دورهی بلوغ و روابطم با زنهاس. میدونین، این اواخر چیزهای عجیبغریبی به ذهنم اومده، شاید دلیلش چهلسالهشدن باشه. حدسم اینه که دارم وارد یک بحران یا چیزی تو این مایهها میشم، نمیدونم، نگران قضیهی سن و سال نیستم. از اون جور آدمها نیستم، میدونین، دارم کچل میشم، اما این موضوع کمترین اهمیتی برام نداره. فکر میکنم... هر چی سنم بالاتر میره بهتر میشم، میدونین؟ به نظرم بر خلاف چیزهایی که میگن مثلاً موی خاکستری متین و سنگینه، من دارم از اون کچلهای جذاب میشم. با اینحال شبیه هیچکدوم این آدمها نیستم. مگر اینکه یکی از اونهایی بشم که همینطوری که تفشون از گوشهی دهنشون آویزونه، با یک ساک خرید میپیچن تو یک کافه و دربارهی سوسیالیسم دادِ سخن میدن. [آهی میکشد.] من و آنی به هم زدیم اما من... من هنوز نمیتونم از سرم بیرونش کنم. میدونین دارم جزئیات این رابطه رو توی ذهنم بالا و پایین میکنم و زندگیام رو مرور میکنم. میخوام بدونم این رابطه از کجا خراب شد، میدونین، یک سال پیش... عاشق هم بودیم. میدونین، این... این خیلی مسخرهاس، آدم بدعنقی نیستم. [میخندد.] گمونم بچهی کمابیش خوشبختی بودم؛ البته فکر میکنم. دورهی جنگ جهانی دوم توی بروکلین بزرگ شدم." *** بعد از این تکگویی در ابتدای فیلم، الوی برمیگردد به گذشته و ماجراهایی را که در این مورد به نظرش مهم میرسند، تعریف میکند. در این بازگشتها، گاهی شخصیت فعلی با همراهانش هم وارد میشوند و نظر میدهند! *** "آنی هال فیلم نمونهای وودی آلن است. شاید برای کسانی که کمدیهای موفق اولیهی او را در دههی ۱۹۷۰ با علاقه دنبال میکردند، آنی هال فیلم عجیب و غریبی به نظر میرسید. آن موقع کسی فکر نمیکرد که این فیلم آغاز شکلگیری گونهای فیلم باشد که آلن آن را با سماجت تا دو دهه بعد ادامه خواهد داد. ولی حالا شاید بتوان آن را پیشقراول سینمای پستمدرنیستی دههی ۱۹۹۰ دانست." *** ظاهرا کاراکتر الوی که وودی آلن نقشش را بازی میکند، به شخصیت واقعی خود او بسیار نزدیک است. *** شیوهای را که بازیگر رو به سوی دوربین، با تماشاگر حرف میزند، در آنی هال خیلی خوب استفاده شده. و اینجاست که میفهمیم مهران مدیری (!)، مقلدی خردهپا بیش نیست!!! *** این فیلمنامه را هم باید به لیست فیلمنامههای محبوبم اضافه کنم! *** + رز ارغوانی قاهره *** [۱۴ آذر ۱۳۸۴، ۲۱:۳۵] Labels: ۱۰۰ سال سینما... ۱۰۰ فیلمنامه, وودی آلن 8:43 PM |