September 20, 2008


محاکمه
 
٭
نویسنده: فرانتس کافکا (Kafka, Franz)
مترجم: علی‌اصغر حداد
ناشر: نشر ماهی
۲۷۲ صفحه، ۴۰۰۰ تومان
[چاپ اول، ۱۳۸۷]

محاکمه رمان خوش‌رنگ‌و‌لعابی نیست و احتمالاً خوندنش انرژی زیادی می‌خواد. به‌سختی پیش میره و کم پیش میاد که مقدار زیادیش رو یک‌ضرب بخونید. اما واقعاً اثر بزرگیه. این‌هایی هم که گفتم برای اینه که جذابیتِ «ظاهری» نداره. مثلاً دیالوگ‌هاش خیلی کم‌ان و فضاهای محدودی داره و کرختی خاصی بر لحن کتاب حاکمه؛ که البته همه‌ی این‌ها تعمدیه و برای منتقل‌کردنِ بهتر دنیای کتابه.

محاکمه جزو داستان‌های نیمه‌تمام کافکاست. یعنی چهارچوب کتاب مشخصه؛ فصل اول و آخر نوشته شده و فقط چندتا از فصل‌های میانی ناتمام مونده‌ان و البته یادداشت‌های پراکنده‌ی اون فصل‌ها هم در دسترسه. به قول یادداشت انتهای کتاب، اگه نمی‌گفتن که کتاب نیمه‌تمامه، ممکن بود که خواننده اصلاً این موضوع رو متوجه نشه.

داستان کتاب بی‌مقدمه شروع میشه: یوزف کا. صبح که از خواب بلند میشه، می‌بینه دو نفر توی آپارتمانش برای بازداشت‌کردنش اومده‌ان. اول‌های کتاب مدام این سؤال پیش میاد که اتهام یوزف کا. چیه... ولی بعد که می‌بینیم توی سیستم قضایی خود یوزف کا. هم این مسأله رو قبول کرده و فقط رفع اتهام براش مهمه، کم‌کم قراره به بیهودگی این ماجرا تن بدیم.

ترجمه و چاپ کتاب هم خیلی خوبه. تنها ایرادی که از نظر من داره، تعداد زیاد سطرهای هر صفحه و فونت نسبتاً ریز اونه که باعث میشه آدم گذشته از نوع داستان، واقعاً هم کند پیش بره. بعد از فصل‌های کامل کتاب، چند بخش دیگه هم هست: «فصل‌های ناتمام»، «بخش‌هایی که نویسنده حذف کرده است» و یادداشت‌های «ماکس برود» که دوست کافکا بوده و کافکا توی یادداشتی که بعد از مرگش به دست ماکس برود میرسه، به‌ش میگه که باید دست‌نوشته‌های باقی‌مونده رو بسوزونه و فقط تعداد کمی از نوشته‌ها از جمله مسخ حق بقا دارن. البته ماکس برود با چندتا استدلال ثابت می‌کنه که نگه‌داشتن این دست‌نوشته‌ها و عمل‌نکردن به یادداشت کافکا، کار غیراخلاقی‌ای نبوده.
***
+ مسخ
***
[۳۰ شهریور ۱۳۸۷، ۱:۴۵]

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................