March 30, 2005


شهر هشتم
 
٭
نویسنده: محمد قاسم‌زاده
ناشر: انتشارات کاروان
۱۳۶ صفحه، ۱۴۵۰ تومان

اول کتاب نوشته:
عطار هفت شهر عشق را گشت،
اما
ما، رسیدیم به شهر هشتم.

داستانش برگرفته از منطق الطیر عطاره. هر فصل داستان رو یکی از پرنده‌ها روایت می‌کنه. صد هزار پرنده برای دیدن سیمرغ به راه می‌افتن و توی راه به تدریج از تعدادشون کم می‌شه. تا جایی که وقتی به سیمرغ می‌رسن، کمتر از سی تا هستن. برای همین هر کدوم از مرغ‌ها صدای یک مرغ دیگه رو تقلید می‌کنه تا سیمرغ با دوز و کلک هم که شده از جاش بیرون بیاد. آخرش سیمرغ با پرهای ریخته میاد بیرون و مرغ ها با دیدنش از راه درازی که اومده بودن پشیمون می‌شن.

معلوم نیست زبانش طنزه، بچگانه است، یا چیز دیگه. بعضی جاها به زبان چاله‌میدونی نزدیک می‌شه و بعضی جاها طنز یا بچگانه. بهتر بود پشت جلد کتاب می‌نوشتن رمان نوجوانان. اگر دنبال تمثیل‌های عرفانی و این جور چیزها هم هستید، ظاهرا سعی کرده بگنجونه و طبیعتاً ناموفق بوده. شدیداً پرهیز کنید از این کتاب.
***
[۱۰ فروردین ۱۳۸۴، ۱:۳۰]

Labels:



                                                                                                    
........................................................................................