March 07, 2005


آب بابا ارباب
 
٭
نویسنده گاوینو لدا
مترجم: مهدی سحابی
ناشر: نشر ِ مرکز
۳۰۰ صفحه، ۲۱۵۰ تومان

اسمش فوق‌العاده است واقعاً.
من از ایتالیایی چیزی سر در نمیارم، ولی مشخصه که ترجمه‌ی Padre Padrone ، آب بابا ارباب نمیشه... و به همین خاطره که این‌قدر از ترجمه‌های مهدی سحابی خوشم میاد. آب بابا ارباب یک داستان ایتالیایی تمام عیاره، قصه می‌گه و مطمئناً سرتون رو درد نمیاره. البته نباید نقش ترجمه‌ی مهدی سحابی رو هم نادیده گرفت. مهدی سحابی لحن داستان رو خوب می‌فهمه و با ضرباهنگ اون داستان رو ترجمه می‌کنه.

داستانش سرگذشت خود نویسنده -گاوینو لدا- ست. زندگی سخت و خشنی که از شش‌سالگیش –وقتی که سر کلاس نشسته بوده– شروع می‌شه. پدرش میاد و اون رو از مدرسه برمی‌داره تا توی چوپانی کمکش کنه.

-گاوینو هنوز کوچک است! [...] هنوز بال ندارد که بتواند بپرد.
-چه می‌دانید زندگی چوپانی یعنی چه، خانم. چوپان‌ها همه‌شان بدون بال می‌پرند.

گاوینو با این‌که توی اون محیط خشن، زیر دست پدر بی‌رحمش (یعنی ارباب) سخت‌ترین زندگی رو می‌گذرونه، متوجه روحیه‌ی لطیف خودش می‌شه و از همون‌جا مخفیانه شروع می‌کنه به یادگرفتن آکاردئون.
«سازی که ماها باید بزنیم، چیز دیگری است: داس و بیل و بیلچه است...»
بعد از یه مدت، گاوینو از این سلطه شاکی می‌شه و... وقتی که کتاب رو تموم کنید، متوجه می‌شید که اسمی بهتر از این نمی‌شده براش گذاشت.

Labels: ,



                                                                                                    
........................................................................................